نمازى که دسته جمعى خوانند و در آن به امام اقتدا کنند بدین گونه که یک نفر مسلمان (و به عقیده شیعه به شرط عدالت) به نماز ایستد و دیگران به وى اقتدا کنند . نماز جماعت از شعائر اسلام است و در استحباب آن بسى تأکید شده چنانکه آیه (و ارکعوا مع الراکعین) بدان تفسیر شده و به برداشت بعضى از بزرگان از آیه (ایاک نعبد ...) اصل در نماز ، جماعت است . از امام صادق (ع) روایت است که نخستین نماز جماعت که در اسلام منعقد شد چنین بود که روزى (در آغاز بعثت) پیغمبر اکرم (ص) در نماز بود ، على (ع) به کنارش بایستاد و به حضرتش اقتدا نمود ، در این حال ابوطالب که فرزندش جعفر به همراه داشت سررسید ، جعفر را گفت : تو نیز به کنار پسر عمت نماز بخوان . و چون حضرت متوجه شد که جعفر نیز به وى اقتدا نموده پیشتر رفت (که آن دو پشت سرش قرار گیرند) ، ابوطالب شادمان شد و بازگشت .
پیغمبر اکرم (ص) فرمود : نماز را باید به جماعت خواند گرچه بر سر سرنیزه اى باشد. و فرمود : دو نفر به بالا (که یکى از آن دو امام باشد) جماعت است .
و فرمود : کسى که آنقدر به جماعت پایبند بود که در هر کجا باشد نمازش را به جماعت بخواند وى چون برق جهنده با نخستین گروه از صراط بگذرد در حالى که چهره اش درخشان تر از ماه باشد ، و هر شبانه روزى که همه نمازهاى یومیه اش را به جماعت برگزار کند ثواب شهیدى برایش ثبت گردد .
و فرمود : خداوند شرم دارد بنده اى را که نماز خود را به جماعت خوانده و پس از نماز از حضرتش حاجتى خواسته پیش از اینکه از جایش برخیزد حاجتش را برنیاورد .
حضرت رضا (ع) فرمود : امتیاز جماعت بر فرادا هر رکعتى هزار رکعت است .
امام باقر (ع) فرمود : کسى که از روى بى رغبتى به نماز جماعت و اجتماع مسلمین بدون عذر ، جماعت را ترک کند نماز ندارد .
امام صادق (ع) فرمود : به امیرالمؤمنین(ع) خبر دادند که گروهى در نماز جماعت مسجد شرکت نمى کنند . حضرت فورا خطبه اى ایراد نمود و فرمود : شنیده ام که جمعى به مسجد نمى آیند و در جماعت شرکت نمى کنند ! اینها از این تاریخ حق ندارند با ما غذا بخورند ، یا با ما آب بنوشند و یا با ما هم شور شوند یا با ما وصلت کنند ، و از غنایم مسلمین برخوردار نگردند تا اینکه در جماعت مسلمین حضور یابند ، و ممکن است دستور دهم خانه شان را بر سرشان آتش زنند .
پیغمبر (ص) فرمود : در نماز جماعت یومیه صف اول افضل است و در نماز میت صف آخر. (بحار:88/20)
و فرمود : صفهاتان را راست کنید که راست کردن صف مکمّل نماز است .
امام صادق (ع) فرمود : صفهاى جماعت را تکمیل کنید و تا در صف پیشین جائى هست پشت صف مأیستید ، و (حتى) اگر در حال نماز متوجه شدید که در صف جلو جاى خالى هست همچنان به حال انحراف ـ اگر جاى خالى روبروى شما نباشد ـ خود را به آنجا برسانید که آنجا پر شود .
از حضرت رضا (ع) روایت شده که نماز نافله به جماعت خوانده نشود که این بدعت است و هر بدعت ضلالت ، و راه ضلالت به آتش است . (بحار:88/72)
امام صادق (ع) فرمود : سه نفرند که نباید در نماز به آنها اقتدا نمود : کسى که مجهول الحال باشد (مذهب و روش عملیش نامعلوم باشد) ، و آنکه در باره حضرات معصومین گزافه گوئى و غلو کند گرچه امامى مذهب باشد، و کسى که آشکارا به فسق و فجور دست زند . (بحار:88/23)
پیغمبر (ص) فرمود : پیشنماز شما نماینده شما است به پیشگاه خدا ، پس ببینید چه کسى را در دینتان و نمازتان نماینده خویش مى سازید .
و فرمود : کسى که به قومى پیشنمازى مى کند در صورتى که در میان آنها داناتر و فقیه تر از او وجود داشته باشد (و با وجود این آن مردم چنین کسى را به پیشنمازى قبول داشته باشند) چنین قومى تا قیامت همواره امرشان به قهقهرى و عقبگرد باشد .
امام هادى (ع) فرمود : اگر زمانى بود که عدالت در آن زمان بر ظلم و جور غالب بود حرامست که کسى گمان بد به کسى ببرد مگر اینکه به بدى او یقین کند و اگر زمانى بود که جور و ظلم در آن بر عدل و داد غالب بود نمى باید کسى گمان نیک به کسى ببرد مگر اینکه به نیکى او یقین کند . (بحار:88/3 ـ 92 و 19/32)
نماز جمعه :
نمازى که روز جمعه به جماعت گزارند . به «جمعه» رجوع شود .
نماز حاجت :
نمازى که جهت قضاء حوائج و حلّ مشکلات خوانده مى شود، نماز حاجت به کیفیتهاى مختلف در روایات آمده است ، از آن جمله :
مقاتل گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم : مرا جهت برآمدن حاجاتم نمازى تعلیم بفرما. فرمود : هرگاه ترا حاجت مهمى به درگاه خداوند بود ، غسل کن و پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش و خویشتن را معطر ساز و به زیر آسمان بایست و دو رکعت نماز به این کیفیت بخوان :
در هر رکعت پس از حمد و در حال رکوع و در ایستادن بعد از رکوع و در هر دو سجده و در دو نشستن بین سجده ها و بعد از سجده ها پانزده بار (قل هوالله احد)بخوان، و پس از سلام نماز نیز پانزده بار مى خوانى ، آنگاه به سجده مى روى و در سجده مى گوئى : «خداوندا ! هر معبودى ـ از زیر عرش عظمتت تا فرش زمینت ـ همه باطلند ، و تنها خداوند معبود و شایسته پرستش توئى ، خداوندا ! فلان حاجتم (حاجت خویش را مى گوئى) را همین ساعت ، همین ساعت برآورده بفرما» و هر چه بتوانى در خواسته ات اصرار و ابرام و التماس کن .
محمد بن على بن عیسى گوید : به امام هادى (ع) نامه نوشتم و در نامه ام از آن حضرت تقاضا نمودم مرا به دعائى رهنمون شود که در آن دعا از خداوند بخواهم شرّى (مخصوص) از سرم رفع شود . حضرت این چنین مرا پاسخ دادند : دو رکعت نماز مى خوانى و در هر یک از سجده ها این دعا را چند بار تکرار مى کنى : «اللهم انت انت ، انقطع الرجاء الاّ منک ، یا احد من لا احد له ، لا احد لى غیرک» و پس از سلام نماز مى گوئى : «خداوندا ترا به حق محمد و على و امامان (و نام هر یک از ائمه معصومین را به زبان مى آورى) مى خوانم ، که آنان را به نزد تو شأن و آبروئى والا است ، که بر محمد و آل محمد درود فرستى و این که شرّ فلان ـ دشمن خود را نام مى برى ـ را از من کفایت نمائى و مرا از شرّ وى در پناه خویش بدارى، و بى آن که شرى دامنم بگیرد بار محنت او را از من بردارى . (مقنعة : 223 ـ 224)
نمازخانه :
اتاقى مخصوص خواندن نماز در خانه مسلمان . مسمع گوید : امام صادق (ع) نامه اى بدین مضمون به من نوشت : دوست دارم یکى از اتاقهاى خانه ات را نمازخانه قرار دهى و در آن اتاق با لباسى خشن (و وضعى ژولیده) از خدا بخواهى که ترا از آتش نجات دهد و به بهشت در آورد ، و در آن اتاق به سخن باطل نپردازى و کلمه ناسزائى به زبان نرانى . (بحار:76/162)
نماز خوف :
نمازهاى واجب یومیه که هنگام مواجهه مسلمانان با لشکر کفر به کیفیت خاصى ادا مى شود . به «خوف» رجوع شود .
نماز را چهار هزار باب است :
از امام صادق (ع) روایت شده که نماز چهار هزار حدّ و به روایت دیگر چهار هزار باب دارد . مرحوم شهید رضوان الله علیه حدود و ابواب نماز را واجبات و مستحبات نماز دانسته که واجبات را هزار تعیین نموده و کتابى را به نام الفیه در خصوص واجبات نماز تألیف نموده و مستحبات را سه هزار دانسته و کتاب نفلیه خود را بدین منظور تدوین نموده است . (بحار:82/303)
نماز زن و مرد کنار یکدیگر :
حریز گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم : زن و مرد مى توانند یکى جلو دیگرى نماز بخوانند ؟ فرمود : آرى اگر بین آن دو به اندازه بار مسافرى فاصله باشد . زراره گوید: به امام عرض کردم : زن مى تواند به کنار همسرش نماز بخواند ؟ فرمود : اگر بین آن دو به اندازه بیش از یک گام یا به قدر استخوان ذراع و بیشتر باشد اشکالى ندارد . (بحار:83/335)